Evanescence - Imaginary
Paper flowers
Paper flowers
I linger in the doorway
Of alarm clock screaming monsters calling my name
Let me stay where the wind will whisper to me
Where the raindrops as they're falling tell a story
In my field of paper flowers
And candy clouds of lullaby
(Paper flowers)
I lie inside myself for hours
And watch my purple sky fly over me
(Paper flowers)
Don't say I'm out of touch
With this rampant chaos, your reality
I know well what lies beyond my sleeping refuge
The nightmare I built my own world to escape
In my field of paper flowers
Evanescence - Imaginary - http://ru.motolyrics.com/evanescence/imaginary-lyrics-persian-translation.html
And candy clouds of lullaby
(Paper flowers)
I lie inside myself for hours
And watch my purple sky fly over me
(Paper flowers)
Swallowed up in the sound of my screaming
Cannot cease for the fear of silent nights
Oh, how I long for the deep sleep dreaming
The Goddess of imaginary light
In my field of paper flowers
And candy clouds of lullaby
(Paper flowers)
I lie inside myself for hours
And watch my purple sky fly over me
(Paper flowers)
Paper flowers
Paper flowers
© DWIGHT FRYE MUSIC INC; FORTHEFALLEN PUBLISHING; ZOMBIES ATE MY PUBLISHING;
Evanescence - خیالی (Персидский перевод)
جلوی در چشم به راهم
از توي ساعت شماطه دار
هيولاها فرياد کشان اسممو صدا مي کنن
بذارین بمونم
جايي که باد توي گوشم زمزمه مي کنه
جايي که هر قطره ي بارون، در حال فرود يه قصه می گه
توي دشت من از گلهاي کاغذي
و ابرهاي آب نباتيِ لالايي
ساعتها در خودم فرو می رم
و آسمون بنفشمو پرواز کنان بالای سرم تماشا مي کنم
نگو که دستت بهم نمی رسه
با این آشوب وحشیانه که واقعیت توست
خوب می دونم ورای خوابی که پناهگاه منه چی قرار دارهEvanescence - Imaginary - http://ru.motolyrics.com/evanescence/imaginary-lyrics-persian-translation.html
کابوسی که از زندگی خودم ساختم برای فرار
توي دشت من از گلهاي کاغذي
و ابرهاي آب نباتيِ لالايي
ساعتها در خودم فرو می رم
و آسمون بنفشمو پرواز کنان بالای سرم تماشا مي کنم
صدای فریادم منو بلعیده
که از ترس شب های خاموش نمی تونم متوقفش کنم
آه، چقدر برای رویایی عمیق بی تابم
برای الهه ی نورهای خیالی
توي دشت من از گلهاي کاغذي
و ابرهاي آب نباتيِ لالايي
ساعتها در خودم فرو می رم
و آسمون بنفشمو پرواز کنان بالای سرم تماشا مي کنم