Enrique Iglesias - Tired Of Being Sorry
I don't know why
You wanna follow me tonight?
When in the rest of the world
With whom I've crossed and I've quarreled
Let's me down so
A thousand reasons that I know
To share forever the unrest
With all the demons I possess, beneath the silver moon
Maybe you were right
But baby I was lonely
I don't wanna fight
I'm tired of being sorry
Keep the oceans dry
With all the vampires and their brides
We're all bloodless and blind
And longing for a life beyond the silver moon
Maybe you were right
But baby I was lonely
I don't wanna fight
I'm tired of being sorry
I'm standing in the street
Crying out for you
No one sees meEnrique Iglesias - Tired Of Being Sorry - http://ru.motolyrics.com/enrique-iglesias/tired-of-being-sorry-lyrics-persian-translation.html
But the silver moon
So far away
So outer space
I've trashed myself, I've lost my way
I've got to get to you, got to get to you
Maybe you were right
But baby I was lonely
I don't wanna fight
I'm tired of being sorry
I'm standing in the street
Crying out for you
No one sees me
But the silver moon
Maybe you were right
But baby I was lonely
I don't wanna fight
I'm tired of being sorry
I'm standing in the street
Crying out for you
No one sees me
But the silver moon
Maybe you were right
Enrique Iglesias - خسته از متاسف بودن (Персидский перевод)
نمیدونم چرا
تو میخوای امشب من رو دنبال کنی
و تا اون سر دنیا بریم
با تویی که باهات وقت گذروندم
و جروبحث کردم
پس بیا با هم منو نفرین کنیم
به هزاران دلیلی که میدونم
که این ناآرامی رو برای همیشه
با همه ی دیو هایی که تحت تصرف دارم ، تقسیم کنیم
زیردرخشش ماه نقره ای
شاید حق با تو بود
ولی عزیزم من تنها بودم
من نمی خوام دعوا بگیرم
از متاسف بودن خسته شدم
اتوبان هشتم و اقیانس (اسم)
با همه ی خون آشام ها و عروسی هاشون
هممون بدون خون، نابینا هستیم
و به دنبال زندگی ایمEnrique Iglesias - Tired Of Being Sorry - http://ru.motolyrics.com/enrique-iglesias/tired-of-being-sorry-lyrics-persian-translation.html
آن سوی ماه نقره ای رنگ
شاید حق با تو بود
ولی عزیزم من تنها بودم
من نمی خوام دعوا بگیرم
از متاسف بودن خسته شدم
من در خیابون وایستادم
و دارم به خاطره تو گریه می کنم
هیچ کس نمیتونه من رو ببینه
به غیر از ماه نقره ای
خیلی دوره ، خیلی خارج از جریان هواست
من خودم رو نابود می کنم ، راهم رو گم کردم
باید خودم رو به تو برسونم
شاید حق با تو بود
ولی عزیزم من تنها بودم
من نمی خوام دعوا بگیرم
از متاسف بودن خسته شدم
من در خیابون وایستادم
و دارم به خاطره تو گریه می کنم
هیچ کس نمیتونه من رو ببینه
به غیر از ماه نقره ای