Chris De Burgh - Last Night
Last night, I was walking through the harbor
Where the fishing boats are lying on the shore
The news had traveled fast and everyone went to be
Where the mayor was making a speech
And the crowd started cheering
When he talked about the glory of it all
And the boys coming home from the war
Last night, they were dancing in the streets
And making music in the alleyways and bars
From a house down in the old town
Came the sound of guitars Margarita was waiting inside
With her long black hair hanging down beneath the red light
And she smiled, for the boys coming home from the war
The boys coming home from the war
And they said we were heroes, they said we were fine
We were kings in command, we had God on our side
And we said, "Nothing will make us change in any way
Since yesterday, we're just the same
Since yesterday, nothing has changed
Since yesterday, we're just the same"
I can feel there's a new kind of hunger insideChris De Burgh - Last Night - http://ru.motolyrics.com/chris-de-burgh/last-night-lyrics-persian-translation.html
To be satisfied, I saw it there last night
Last night, I was walking through the shadows
Far away from all the music and the girls
When I saw a soldier waiting with a woman in black
And they stood without any word
Just staring at a photograph of someone
And she began to cry for a boy left behind in the war
Some boy left behind in the war
And they said we were heroes, they said we were fine
We were kings in command, we had God on our side
And we said, "Nothing will make us change in any way
Since yesterday, we're just the same
Since yesterday, nothing has changed
Since yesterday, we're just the same"
But I can feel there's this new kind of hunger inside
To be satisfied, I saw it there last night
We're just the same
Nothing has changed
We're just the same
Chris De Burgh - دیشب (Персидский перевод)
دیشب در لنگر گاه قدم می زدم
جایی که قایق های ماهی گیری آرمیده اند
خبر ها خیلی زود پیچیده بود و همه رفته بودند
جایی که شهردار سخنرانی می کرد
و جمعیت شروع به جشن گرفتن کردند
هنگامی که او درباره ی افتخارات همه ی آن ها
و پسرانی که از جنگ به خانه آمده بودن صحبت می کرد
دیشب،آن ها در خیابان می رقصیدند
و تمام کوچه ها و بارها موزیک نواخته می شد
از خانه ای در پایین شهر قدیمی صدای گیتارها می آمد
مارگاریتا در درون(خانه)در انتظار بود
با موهای مشکی بلندش در زیر نور قرمز منتظر بود
او لبخند می زد،برای پسرانی که از جنگ به خانه آمده بودند
پسرانی که از جنگ به خانه آمده بودند
و آن ها می گفتند ما قهرمان بودیم
آن ها می گفتند ما خوب بودیم
ما در فرمان دادن آزاد بودیم
ما خدا را در کنارمان داشتیم
و می گفتیم"هیچ چیز ما را تغییر نخواهد داد"
از دیروز-ما مثل گذشته ایم
از دیروز-چیزی تغییر نکرده
از دیروز-ما مثل گذشته ایمChris De Burgh - Last Night - http://ru.motolyrics.com/chris-de-burgh/last-night-lyrics-persian-translation.html
اما می توانم احساس کنم اشتیاق تازه ی درون آن ها را
برای ارضا شدن
دیشب آن را دیدم
دیشب در میا سایه ها قدم می زدم
دور از تمامی موزیک ها و دختر ها
هنگامی که دیدم سربازی منتظر را با زنی در تاریکی
و آن ها ایساده بودن بی هیچ کلامی
فقط خیره به عکس کسی و او شروع به گریه کرد
برای پسری که ر جنگ از دست رفته بود
پسرانی که در جنگ از دست رفته بودند
آن ها می گفتند ما قهرمان بودیم
آن ها می گفتند ما خوب بودیم
ما در فرمان دادن آزاد بودیم
ما خدا را در کنارمان داشتیم
و می گفتیم"هیچ چیز ما را تغییر نخواهد داد"
از دیروز-ما مثل گذشته ایم
از دیروز-چیزی تغییر نکرده
از دیروز-ما مثل گذشته ایم
اما می توانم احساس کنم اشتیاق تازه ی درون آن ها را
برای ارضا شدن
دیشب آن را دیدم