Chris De Burgh - Fetal hesitation
The cafés are all deserted
the streets are wet again
There's nothing quite like an out of season holiday town
In the rain
When the tourists go and the cold winds blow
And my girl is on a plane, home... I'm never going to love another
the way that I have loved you
It's taken me a little time to discover it
Now I know it's true, but fatal hesitation
Made me miss the show Oh Romeo is standing in the rain
And I know that I have let her slip away
Fatal hesitation, fatal hesitation... I saw you again this morning
walking down the beach
And though you are a thousand miles away
You were only just out of reachChris De Burgh - Fetal hesitation - http://ru.motolyrics.com/chris-de-burgh/fetal-hesitation-lyrics-persian-translation.html
but when I got up close
And I saw her face,
I knew it couldn't be so, no, no Oh Romeo is standing in the rain
And I, yes I know, I have let her slip away
Fatal hesitation, fatal hesitation
I'm going to get on my boat and sail away Oh Romeo is standing in the rain
And I, yes I know, I have let her slip away
Fatal hesitation,
Fatal hesitation,
Fatal hesitation,
Fatal hesitation... I'm going to read a little Shakespeare
And get her out of my head
It doesn't matter any more
I'm going to miss her just a little bit
Just a little bit...
Chris De Burgh - تردید سرنوشت ساز (Персидский перевод)
کافه ها همه رها شده
خیابان ها دوباره خیسند
هیچ چیز مانند یک شهر تفریحی نیست
در باران
هنگامی که توریست ها می روند و باد سرد می وزد
و دخترم در هواپیما است،خانه...
هرگز عاشق کسی دیگر نخواهم شد
آن طوری که عاشق تو بوده ام
زمان کوتاهی از من گرفت تا آن را کشف کنم
حالا،می دانم که این حقیقت است،اما تردید سرنوشت ساز
باعث شد نمایش را از دست دهم
آه،رومئو در باران ایستاده است
و می دانم که من اجازه دادم او بگریزد
تردید سرنوشت ساز،تردید سرنوشت ساز
امروز صبح دوباره تو را دیدم
در ساحل قدم می زدی
و اگر چه هزاران مایل دوری
تو فقط دور از دسترسیChris De Burgh - Fetal hesitation - http://ru.motolyrics.com/chris-de-burgh/fetal-hesitation-lyrics-persian-translation.html
اما هنگامی که به تو نزدیک تر شدم
و چهره اش را دیدم
دانستم این نمی توانست باشد،نه،نه
آه،رومئو در باران ایستاده است
و من،بله،می دانم،اجازه دادم او بگریزد
تردید سرنوشت ساز،تردید سرنوشت ساز
می خواهم سوار قایقم شوم و به دریا بزنم
آه رومئو در باران ایستاده است
و من،بله،می دانم،اجازه دادم او بگریزد
تردید سرنوشت ساز
تردید سرنوشت ساز
تردید سرنوشت ساز
می خواهم کمی شکسپیر بخوانم
و او را از سرم بیرون کنم
دیگر چیزی مهم نیست
کمی دل تنگش می شوم
فقط کمی...