Eric Clapton - River Of Tears
It's three miles to the river
That would carry me away
And two miles to the dusty street
That I saw you on today
It's four miles to my lonely room
Where I'm gonna hide my face
And about half a mile to the downtown bar
That I ran from in disgrace
Lord, how long have I gotta keep on running
Seven hours, seven days or seven years?
All I know is, since you've been gone
Feel like I'm drowning in a river
Drowning in a river of tears
Drowning in a river
Feel like I'm drowning
Drowning in a river
In three more days, I'll leave this town
And disappear without a trace
A year from now, maybe settle downEric Clapton - River Of Tears - http://ru.motolyrics.com/eric-clapton/river-of-tears-lyrics-persian-translation.html
Where no one knows my face
I wish that I could hold you
One more time to ease the pain
But my time's run out and I got to go
Got to run away again
Still I catch myself thinking
One day I'll find my way back here
You'll save me from drowning
Drowning in a river
(Drowning)
Drowning in a river of tears
Drowning in a river
Feel like I'm drowning
Drowning in the river
Lord, how long must this go on?
Drowning
(In a river, drowning)
Drowning in a river of tears
Eric Clapton - رودخانه اشك (Персидский перевод)
سه مايل تا رودخانه اي كه مرا با خود به دور دستها ميبرد
فاصله باقيست
و دو مايل به خيابان خاكي و غبارآلودي كه امروز تو را آنجا ديدم
فاصله باقيست
چهار مايل تا اتاق تنهايي هايم و جايي كه صورتم را پنهان مينمايم
فاصله باقيست
و نصف مايل تا كافه داخل شهر كه انجا از سيه روزيهايم فرار ميكردم
فاصله باقيست
....
خدايا ، تا كي بايد به دويدن ادامه دهم
هفت ساعت ، هفت روز يا هفت سال!؟
تمام چيزي كه ميدانم اين است كه از وقتي رفته اي
يك حسي همچون غرق شدن در رودخانه دارم
غرق گشتن در رودخانه اي از اشكها
غرق شدن در رودخانه
حسي مانند حس غرق شدن ميكنم
غرق شدن در يك رودخانه
....
سه روز بعد اين شهر را ترك ميكنم
و بدون هيچ ردپايي ناپديد ميشومEric Clapton - River Of Tears - http://ru.motolyrics.com/eric-clapton/river-of-tears-lyrics-persian-translation.html
يك سال بعد اوضاع شايد ارام شود
و جايي باشم كه هيچكس من را نميشناسد
....
آرزو داشتم كه ميتوانستم تو را نگه دارم تا باري ديگر
دردهايم را بزدايم ( و التيام يابم)٠
اما وقتم به پايان رسيد و ناچار شدم كه بروم
مجبور شدم كه دوباره فرار كنم
....
هنوز هم در فكر اين هستم
روزي دوباره راه بازگشت به اينجا را خواهم يافت
و تو مرا از غرق شدن نجات خواهي داد
غرق شدن در رودخانه
غرق در رودخانه اي از اشكها
غرق شدن در رودخانه
احساسي به سان حس غرق شدن دارم
غرق شدن در يك رودخانه
رودخانه اي از اشكها
خدايا اين شرايط تا كي بايدادامه يابد !؟؟؟
غرق گشتن در رودخانه اي از اشكها